وقتی بازیگری...[p2 و آخر]

#استری_کیدز #بی_تی_اس #هان #هیونجین #فلیکس #لینو #مینهو #چانگبین #بنگچان #جونگین #سونگمین #سناریو #فیکشن

سونگمین: از پشت صحنه به همه چیز نظارت داشت. میدونستی که اگه اون بوسه بیشتر از چند ثانیه طول بکشه همینجا و بی توجه به همه میتونه کاری کنه که تا یه هفته نتونی راه بری. پس خیلی طولانیش نکردی و بعد از اتمام سریع تر سونگمین اونجارو ترک کردی.
پوزخندی زد و همونطور که به دنبالت میومد زیر لب حرفی زد.
÷ انگار تو از من بیشتر منتظرِ امشبی بیبی گرل.

جونگین: ÷نمیشه الکی ببوسیش؟ یعنی لبات به لباش نخوره فقط بازیش کنی
لبخندی زدی و بوسه ای به لباش زدی
×هی نگران نباش باشه؟*دستتو روی قلبت گذاشتی* اینجا فقط مالِ توعه جونگینی
جونگین لبخندی زدی و دوباره بوسیدت؛ دستشو دور کمرت محکم تر کرد که کارگردان صدات زد. میخواستی بری که دستتو گرفت و مانعت شد.
÷ شب روی تخت ادامش میدیم...
پوزخندی از شیطنت زدی و به سمت صحنه فیلم برداری رفتی